یه چیزی مثل مام رولت رو محکم فرو می کنه توسیـنم و می پرسه: ترسیدی؟ می گم: بله دکتر خیلی! صدای قلبمو پلی می کنه خودمم هم بشنوم. با لبخند نگاهم می کنه. می گم: چه صدایی!داستان داره می گه برا خودش! می گه: بله ریتمش نامنظمی داره. میگه: دریچه میترالت افتادگی داره. تعجب نمی کنم چون توقع بدتر از اینارو داشتم با اون همه تپش قلب هر روز.
برام قرص می نویسه واسه 2 هفته. اما من همچنان تپش دارم. دوباره می رم پبشش. نوار قلب می گیره می گه: خداروشکر نامنظمیت خوب شده. یه نفس راحت می کشم و ازش تشکر می کنم. می گه: نگران نباش این مادرزادیه خوبت می کنم. دوز قرصارو زیاد می کنه.حالا دوزم از مامان بزرگم هم رفته بالاتر! اما خوب می شم کم کم...