[ بدون نام ]
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 ساعت 11:54 ق.ظ
می دونی مثل همیشه واسه خودت برداشت می کنی..نتیجه می گیری محکوم می کنی.. من هیچ وقت تو وبلاگم نمی ویسم ازت اما خیلی جاها نوشتم و هنوزم می نویسم.. هم خودت گفتی و هم دووستت بارها بهم تاکید کرد دیگه کاری نکنم و که تو یادم بیوفتی.. همه حرفات مثل خنجر رفت تو قلبم..یعنی هیچ وقت نفهمیدیم که الان فکر می کنی اضافه بودی...همه احساساتم و بردی زیر سوال..حیفه که این جوری در موردش بحرفی..هنوز ایمیلاتو دارم که خودت خیلی منطقی گفتی من و نمی خوای اما بدش .. داری سعی می کنی ازم متنفر شی ؟؟من کی ازت خواستم انتقام بگیرم آخه. این عدالت نیست خودتم می دونی که عدالت نیست.. این قدر حرف دارم فقط نمی دونم کجا بنویسم.
می دونی مثل همیشه واسه خودت برداشت می کنی..نتیجه می گیری محکوم می کنی..
من هیچ وقت تو وبلاگم نمی ویسم ازت اما خیلی جاها نوشتم و هنوزم می نویسم..
هم خودت گفتی و هم دووستت بارها بهم تاکید کرد دیگه کاری نکنم و که تو یادم بیوفتی..
همه حرفات مثل خنجر رفت تو قلبم..یعنی هیچ وقت نفهمیدیم که الان فکر می کنی اضافه بودی...همه احساساتم و بردی زیر سوال..حیفه که این جوری در موردش بحرفی..هنوز ایمیلاتو دارم که خودت خیلی منطقی گفتی من و نمی خوای اما بدش ..
داری سعی می کنی ازم متنفر شی ؟؟من کی ازت خواستم انتقام بگیرم آخه. این عدالت نیست خودتم می دونی که عدالت نیست..
این قدر حرف دارم فقط نمی دونم کجا بنویسم.
سلااااااااااام آذری پیشاپیش تولدت مبارک نیستی دیگه کم میای کم مینویسی
به هر حال شاد باشی
سلام مهربووون
قربوونت :*
انقدر غم تو دلمه که نمی دونم کدومشو بنویسم
مرسی عزیزم که بهم سر میزنی
سلام
بلاگ قدیمیم و میدیدم و نظراتش و که به اینجا رسیدم!
دیدم هنوز اینجا لینکم شرق اندوه !
چطوری ؟خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم!همه چی ارومه؟!
سلام!
از اینکه دوباره سر زدی هم خوشحالم هم ممنون
آره آرومه
اما ن مثل یه خواب راحت...مثل یه مرداب همه چی آرومه